- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
چشمهها جوشید و جاری گشت دریا در غدیر باغ عشق و آرزوها شد شکوفا در غدیر فصل باران بود و رویش، فصل سبز زیستن خنده، گل میکرد بر لبهای صحرا در غدیر بـود پـیـدا در زلال جـاری تکـبـیـرهـا نقـطۀ پایـان عـمر تـشنگیها در غدیر جبرئیل آمد که: بلِّغ یا محمّد! زانکه نیست این تجلّی را مجـال جلـوه إلاّ در غدیر رفت بالا از جهاز اشتران و خطبه خواند خطبهای شورآفرین و شورافزا در غدیر تا که بردارد پیمبر پرده از رازی بزرگ کرد بیرون زآستین دست خدا را در غدیر عرشیان، در اشتیاق خاکیان میسوختند تا علی با دست احمد رفت بالا در غدیر گفت: هرکس را منم مولا، علی مولای اوست کرد گل، گلنغمۀ احمد چه زیبا در غدیر دستِ رد بر سینه اغـیار میزد آشکار »عادِ مَن عاداهِ» او افکند غوغا در غدیر گاه بیعت بود و، بدعت پا به پای فتنهها خیمه میزد در کنار آرزوها در غدیر خشمهای شعلهور، پژواک کینِ جاهلی خطِّ سیر خود جدا کرد آشکارا در غدیر یاد دارید ای قیامت قامتان! مولا عـلی از قیام خود قیامت کرد برپا در غدیر؟! کهکشان در کهکشان، اشراق بود و روشنی از طـلـوع آفـتـابِ عـالـمآرا، در غـدیر طور بود و نور بود و کشف و اشراق و شهود شد بهـشـت آرزوها آشکـارا در غـدیر لَنْ تَرانی گو، ترانی گوی شد تا جلوه کرد با تماشاییترین تصویر، مولا در غدیر
: امتیاز
|
عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
دستهایت را که در دستش گرفت آرام شد تازه انگاری دلش راضی به این اسلام شد دستهایت را گرفت و رو به مردم کرد و گفت: مؤمنین! یک لحظه اینجا یک تبسم کرد و گفت: خوب میدانید در دستانم اینک دست کیست؟ نام او عشق است، آری میشناسیدش: علیست من اگر بر جنگجویان عرب غالب شدم با مـددهـای عـلـی بن ابـیطـالـب شـدم در حُنین و خیبر و بدر و اُحُد گفتم: علی تا مبارز خواست «عمرو عبدود» گفتم: علی در حرا گفتم: علی، شب با خدا گفتم: علی تا پیام آمد بخوان «یا مصطفی»! گفتم: علی مستجار کعبه را دیدم، اگر مُحـرِم شدم با «یـدُ الله» آمدم تا «فـوقِ اَیدیهِـم» شدم تا که ساقی اوست سرمستاند «اصحابُ الیمین« وجه باقی اوست، «اِنّی لا اُحبُّ الآفِلین« دست او در دست من، یا دست من در دست اوست؟ ساقی پیغمبران شد یا دل من مست اوست؟ یکصد و بیست و چهار آئینه با هر یک هزار ساغر آوردند و او پُر کرد با چشمی خمار آخـرین پیـغـمـبر دلـدادهام در کـیـش او فکر میکردم که من عاشقترینم پیش او بعد از این سنگ محک، دیگر ترازوی علیست ریسمان رستگاری، تار گیسوی علیست من نبیاَم در کنارم یک «نبأ» دارم «عظیم« طالبان «اِهدنا» این هم «صراط المستقیم« چهرهاش تفسیر «نور» و شانههایش «مُحکمات» خلوتش «والطور» و شور مرکبش «والعادیات« هر خط قرآنِ من، توصیفی از سیمای اوست هرکه من مولای اویم، این علی مولای اوست
: امتیاز
|
عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
بـاید که تو را حـضرت مـنّـان بنـویـسد در حـد قـلـم نـیست که قـرآن بـنـویـسـد هر دست گدایی که به سوی تو دراز است مفهوم قـنوتیست که در بین نماز است سـمـت حـرم تـوسـت دلـم بــاز روانــه »ای تیـر غـمت را دل عـشاق نشـانه» ایــوان دلــم خـاک، طـلایـی بـده مــولا قـدری به من خـسـته بـهـایی بـده مـولا آن چیست که در حج و طواف است؟ نشانهست »مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه»ست بر اسب سـوار است قـیـامت شده بر پا دشمن به فرار است از این حالت مولا شمـشـیر کـشیـدهست که لشگـر بگشاید بـایـد بـرود یـکتـنـه خـیـبـر بـگـشـایـد یا قـادر و یا قـاهـر و یا فـاتـح و یا هـو این جرأت و این هیبت و این قدرت بازو مخصوص علی هست علی شیر خداوند آن یکّـه جـوانـمرد به تـعـبـیـر خـداونـد از تـرس ز دستان عـدویش سپـر افـتاد »با خشم علی هرکه در افتاد ور افتاد« احـمـد زنـد آیا نـفـسـی غـیـر عـلـی؟ نه بالا بـرود دسـت کـسی غـیر عـلی؟ نـه »من کنتُ» که بر حیدر کرار رسیدهست حقّ است و سرانجام به حقدار رسیدهست
: امتیاز
|
عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
هـرچـند در پـایـان حـج آخـریـن اسـت «من کنتُ مولا...» ابتدای قصه این است دستی به دستی حلقه شد تا آسمان رفت دستی که در اوج سخاوت بینگین است دستی به دستی حلقه شد، دستی که در جنگ خیبرترین درها به پایش بر زمین است دسـتی که نـخـلـسـتـانِ تا امـروز بـاقـی از پیـنههای بیشمارش شرمگـین است تصویر بـالا رفـتن دست دو خـورشـید عکـس زلال برکۀ این سـرزمـین است »الیوم اکـملتُ لکم...» حتی خدا گفت: »روزی که دین تکمیل خواهد شد همین است« آیـنـده روشـن شـد، هــمـه دیــدنـد، امـا امروز را تاریکیِ شب در کـمین است با دست بـیعـت آمـدنـد و مـانـد پـنـهـان بغضی که با تبریک گفتنها عجین است نـه! واقـعـیت را نـمیبـیـنـنـد، هـرچـنـد چشمانشان محو «امیرالمؤمنین» است
: امتیاز
|
عید سعید غدیر خم
ای خوشمسیر برکه! قـرار مسافـران! آغـوش بـاز کن که رسیدهست کاروان پیـغـام بـازگـشت بـده هـر که رفـته را لخـتی درنگ کـن که بـیـایـند مـانـدگان لختی درنگ کن که جهان ایستاده است بنشین نگاه کن که به رقص آمده زمان وقـتش شدهست برکۀ کم آبِ دوردست! کمکم رسـد تـلاطـم موجـت به بیکـران تصویر دست کیست در آئینهات؟ ببین! این دستها رسانده زمین را به آسمان دیگر هراس خشک شدن در دلت مباد دستی به بیعت آور و دریا شو و بمان!
: امتیاز
|
عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
ای نـام تو از صبح ازل زمـزمۀ رود ای زمزم جاری شده در مصحف داود آن روز که در سجـده فـتادنـد مـلائک جز نام تو، جز نام تو، «الله» چه فرمود؟ افشای تو، ای راز الهی، به غدیر است آغــاز درخـشـیـدن تـو روز ازل بـود محـبـوب اناجـیـلی و سرلوحۀ تورات قرآنِ بهحرفآمده! ای قاصد و مقصود جز بر اثر عشق تو حق را نتوان دید بیمهـر تو ابـواب تمـاشا شده مسـدود بیمـرز چـنانی که در اوهـام نگـنجی کی طاقـت دیـدار تو دارد منِ محـدود ای عـطر تو پـیچـیده در ابـیات خرابم »از آتش عشق تو دلم سوخته چون عود« توصیف تو آنسان که تویی راه ندارد از مـن بـپـذیـر آتـش آمــیـخـتـه با دود
: امتیاز
|
عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
بنای دین که با معراج دستان تو کامل شد به رسم تهنیتگویی برایت آیه نازل شد »و اَتمَمتُ عَلیکُم نِعمَتی» یعنی که ای باران! غرض از خلقت دنیای تشنه با تو حاصل شد کنار برکهای جاری شد احکام وفاداری وضو با هر سرابی غیر از این سرچشمه، باطل شد شکافندهتر از فجری که سر زد بین روز و شب میان حق و باطل، ذوالفقارت حدّ فاصل شد تو هارون و نبی موسی، تو جان او و او مولا کدامین سامری بین تو و جان تو حائل شد؟
: امتیاز
|
عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
مرا غدیر نه برکه، که بیکران دریاست علی نه فاتح خـیـبر، که فـاتح دلهاست مرا غدیر نه یک برگ سرد تاریخ است علی نه شافع محشر، که محشر کبراست
: امتیاز
|
عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
عـلـی مـافـوق ادراک بـشـر شـد تـمـام انــبـیــا را بـال و پــر شـد یکی ز اسماء اعظم نام زهراست عـلـی از اسـم اعـظـم باخـبر شد
: امتیاز
|
عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
تا به دوش مصطفی تکلیف را ایزد گذاشت از برای منکرانش، تا به محشر حد گذاشت چشمه چشمه از غدیرش رفت نعمت در جهان رود شد در هر کجای عالم از خود رد گذاشت ای جهان بر بیعتِ هر سالهٔ روز غدیر آب اگر در دست داری، بر زمین باید گذاشت هر کسی نگذاشت در دل حبّ حیدر را بدان قبر خود را در میان شعله ها خواهد گذاشت مکتبی که از خدا او را جدا دانسته است نام آن را یا که باید جهل یا مرتد گذاشت حق از اول خواست، حیدر مالک جنت شود خوشبحالِ ما که او را مبدا و مقصد گذاشت
: امتیاز
|
عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
دست حیدر رفت بالا عرشیان دلباختند از شعف در عرش اعلا حیدریه ساختند دست حیدر رفت بالا بر امیری در غدیر حضرت جبریل گفتا یا علی انت الامیر دست حیدر رفت بالا تا که دین کامل شود آنچه که می خواست احمد عاقبت حاصل شود دست حیدر رفت بالا بانگی آمد ای رسول سعیکم مشکور حالا حج تو گشته قبول دست حیدر رفت بالا حاجیان همت کنید یا عـلی گوئید فـوراً با عـلی بیعت کنید
: امتیاز
|
عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
در پـای غـدیـر خـم سـرم بـنـهـادم در راه ولایـت عـــلــی جــان دادم ************
: امتیاز
|
عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
شهادت میدهم حیدر امام انس و جان بوده و نامش از همان اول نگین هر اذان بوده ندارد مثل و مانـندی میان عـالم هستی امـیـر لافـتـای ما نـگـین آسـمـان بـوده
: امتیاز
|
عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
قصه را زودتر ای کاش بیان میکردم قصه زیباتر از آن شد که گمان میکردم و از آن آیـنـه بـا آیـنـه بـالا مـیرفـت دست در دست خودش یکتنه بالا میرفت تا که بـعـثـت به تکـامـل برسد آهـسته پیش چشم هـمه از دامنه بالا میرفت
: امتیاز
|
عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
کل دین، تفسیر قرآن، حرف حق این مطلب است حُبّ مولایم علی اصل و اساس مذهب است مصطفی فرمود او حق است و حق هم با علیست شک ندارم یاعلی ذکر شریف یارب است در غـدیـر خـم نـبی فرمود با امر خـدا هر که در ذهن خودش تصویری از او میکشد سورۀ توحـید را بر هر سر مو میکشد در غـدیـر خـم نـبی فرمود با امـر خـدا در غـدیـر خـم نـبی فرمود با امـر خـدا در غـدیـر خـم نـبی فرمود با امـر خـدا در غـدیـر خـم نـبی فرمود با امـر خـدا در غـدیـر خـم نـبی فرمود با امـر خـدا هر که مولایش منم مولاش باشد مرتضی
: امتیاز
|
عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
به نام عشق میگفتم غزل در وزن لیلا را به ساز عشق میخواندم تمام خواندنیها را که شاید لحظهای، آنی، ببیند دیدهام رویی وحیران همچو آئینه، بغل گیرم تماشا را
: امتیاز
|
عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
تکیهگاهِ مؤمنات و مؤمنینِ خویش کرد دستهایش را گرفت و اصل دینِ خویش کرد آیـۀ « ألـیـوم أکـمـلـتُ لـکُـم » را تـا ابـد شاهد عـیـنی دین راسـتـینِ خویش کرد
: امتیاز
|
عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
قـطـره حـریف شـوکـت دریا نمیشود نـور عـلـی به ظرف دلی جا نمیشود زیـبـاتـرین تـجـلـی گـفـتار حیدر است نـام عـلـی که میشـنـوم شـاد میشـوم شیـریـنیاش چـشیـده و فرهاد میشوم حصن حصین عبد گنهکار حیدر است مهـر عـلـی دهـد به دلِ مـردهام حیات جز خوان رحمت و کرمش تا دم وفات ذکر عـلی اگر به لب آید عـبادت است از عشق او درون دل ما حرارت است تنها عـلی امیر و امام من است و بس جز او نـمیروم سوی دربار هیچکس من روز و شب برای نجف گریه میکنم یـاد غـروبهای نـجـف گـریه میکـنم مثـل امیـر ما که فـقـیـرانه کرد زیست گـشتم نبـوده هیچ امیـری نگـرد نیست هرچه دم از علی بزنم باز هم کم است نامش برای هر دل غمدیده مرهم است هر دو خـلیـفـه از دل خـیـبر گریخـتند هی لاف میزدنـد، در آخـر گـریخـتند تـیغ عـلـی فـقـط سـرِ فـرمـانده میزند هرگز کـسی حـریف نبـردش نمیشود در پـیـش منـکرش عـلنی جار میزنم نـام غــدیـر را حـسـنـی جـار مـیزنـم شـأن نــزول آیــۀ اکــمــال دیـن شــده بر خـاتـم رسـول مـکـرّم نـگـیـن شـده اول پیـمـبـر امر ز بـالا گـرفت و بعـد یک خطبه خواند و ذکر تولا گرفت و بعد اقـرار بر ولایت عـظمی گرفت و بعد بر روی دست، دستِ علی را گرفت و بعد تـوحـید بیولای عـلی یک توهّم است دوریّ از غـدیـر متاعـش تجـسّم است حُـب عـلی نـوشـته شده در صحـیـفهام لعـنت به منـکـران عـلـی شد وظـیفهام در روز حشر منکر او رو سپید نیست حتی درون جـنگ بمـیرد شهـید نیست آن دم که بر مخالف حـیدر شود عتاب شیعه درون جنّت و او میچشد عذاب در راه انـتـشـار مـطـاعـن نـشد تـلاش ما جار میزدیم در این روزگار کاش دنیای بیغـدیر جـسارت به خاتم است از نحسی سقیفه جهان غرق ماتم است دنـیـای بیغـدیـر به جـنـجـال میرسد تـیـر خـلـیـفـه تـا تـه گــودال مـیرسـد
: امتیاز
|
عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
غـدیر عـید ستم دیده گان دورانهاست به حق رسیدن حقدار و مزد انسانهاست غـدیر عرش خـدا در دل بیـابانهاست قسم به صبح که روشنترینِ پیمانهاست غدیر ختم به خیری دین و اسلام است بدون بـاورش اسلام بیسرانجـام است غـدیـر آمـده تـا ایـنـکـه راه گـم نـشـود از آسـمان شـرف نـقـش مـاه گـم نشود پس از رسول خـدا تکـیهگاه گـم نـشود و تا قـیـامت حـق راه و چـاه گـم نشود غدیر مرز حـیات نـفاق و ایـمان است غـدیـر مـاه تـریـن اتـفـاق دوران است غــدیـر آمـده تـا پـایـههـای دیـن بـاشـد صـراط روشن دلهای مـؤمـنـین باشد کلام قـاطع وحی است و بالیـقـین باشد رسالـت نـبـوی مقـصـدش هـمـین باشد بـگــو نــبــی خـــداونــد بـا دلـی آگــاه بـگـو بـرای هـمـیـشـه عــلـی ولـی الله فروغ چـشم جهان است روشنای علی دمی نـفـس نـکـشـیـدیـم بیولای عـلـی چـکـامهای نـسـرودیم جـز برای عـلی بمیرد آن دل اگر نیست خاک پای علی نوشـته بر دل من با حـروف لـم یـزلی «علی امام من است و منم غلام علی» اذان بدون عـلی از اساس مردود است نـمـاز دشـمـن حـیـدر گـنـاه آلـود است عبادتی که عـلی را نداشت نابود است بگو به منکر او در مسیر نمرود است ضلالت است نمازی که بیعلی برپاست عبادت است علی یا علی که بر لب ماست جهان جهان شده از فیض نور همسر او نوشـتهانـد حـیـا را ز حجـب دخـتـر او منـور است زمین از حضور قـنـبر او هـراس مـرگ نـدارد حـیات نـوکـر او "رواق منظر چـشم من آشیانۀ اوست" بگو به کعبه که این عشق خانه، خانۀ اوست خـدا غـزل نـسـروده مگـر برای عـلی سخن نگـفته مگر اینکه با صدای علی چه سینهچاک شده کعبه در هوای علی به روی شانـۀ احـمد نـشـسته پای علی فـقـط ولایت حـیـدر کـمـال دین گـردید علی امـیـر سـرافـراز مـؤمنـین گـردید کسی که یک نفـسش را ثواب دنیا بود کسی که هـم نفـس بیقـرار زهـرا بود کسی که روشنی جان و نفس طاها بود عـلی امـیـر جهـان مـقـتـدا و مـولا بود چو ذولفقار که خم گشته از جلال علی مگـر بخـواب بـبـیـند کسی زوال عـلی خـدای خـالـق مـنـان عـلـی عـلی گـوید به صفحه صفحۀ قرآن علی علی گوید نـبـی زمانـۀ بـحـران عـلی عـلی گـوید حـسین در دل میـدان عـلی عـلی گـوید قسم به کعبه علی سرپناه عرش خداست و شانههای نجف تکیهگاه عرش خداست قسم به لقمۀ پاکی که ارثم از پدر است نجف همیشه برایم ز قبله قبله تر است جهان بـدون نجف آسمان بیقـمر است دلم ز دشمن حیدر همیشه بر حذر است اگر چه نام عـلـی روح بر تنم دادهست "فَـمن یَمُت یَرَنی"شوق رفـتنم دادهست
: امتیاز
|
عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
بر زلف یار تا که گره خورد کار ما ما را خـریـد احـمـد عـالـی تـبـار مـا پس رفت بر جهاز شـتر شهـریار ما سـنـجـیـد بـا ولایت حـیـدر عـیـار ما ذی الحجه شد به یُمن ولایت بهار ما میگفت مصطفی سخن از جانب خداست بعد از من این علی به جهان شاه و مقتداست هرکس جدا شود ز علی از خدا جداست هان! گوش کن کلام محمد چه آشناست یـادآوری عـهــد الـسـت و قــرار مـا در گـفـتـن پـیـام خـدا اهـتــمــام کـرد پس پیروی ز غیر علی را حرام کرد تا روز حشر بر همه حجت تمام کرد عـالـم به احـتـرام مـحـمـد قـیـام کـرد راضی شد از حبیب خودش کردگار ما دست خـدا و بـانی ایـجـاد، مـرتـضی بـر انـبـیا مـربی و اسـتـاد، مـرتضی تنها خـوشی این دل ناشـاد، مرتضی چون وعدۀ «یمت یرنی» داد مرتضی با شوق مـرگ میگـذرد روزگـار ما آن سروری که یکّـه یل کـارزار بود هرشب برای جمع یتـیـمان قرار بود لطفش به جن و انس و ملک بیشمار بود نعلین شاه هر دو جهان وصلهدار بود عـالـم فـدای وصـلـۀ نـعـلـیـن یـار ما از صحن او که هم دل و هم اختیار برد زائر برای سرمۀ چشـمش غـبار برد با یک امـیـد آمـده بـود و هـزار بـرد هـر کس ز خـانـۀ پـدری یادگـار برد انـگـشـتـری "دُر نـجـف" یـادگـار ما ریـزه خــوران اشــرف اولاد آدمـیـم هرجا رویم تحت عـنایـات پـرچـمـیم مدیـون روضهایم، اگر شـاد با غـمیم بعـد از غـدیـر چـشم به راه محـرمیم گـریـه بـرای خـون خـدا اعـتـبـار مـا روح عـبـادت از تن کـعـبه جـدا شده رفته حسین و سعی و صفا بیصفا شده خـون خـدا مـسـافـر دشـت بــلا شـده بـا اهـل بیت راهـی کـرب وبـلا شده برده ست فکر غـارت خـیمه قرار ما
: امتیاز
|
عید غدیر خم و مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
خـبر آورد جـبـریل امـیـن از عـالم بالا بمان ای رحمت اللعالمین در قلب این صحرا بگو من کنت مولا هر که دارد عشق پیغمبر برایش مرتضی باشد امام و سرور و مولا علی بن ابیطالب، عزیز حضرت زهرا پس از تو حجت الله است در عالم به امر ما تمام انبیا و اوصیا و اولیا از خلقت آدم همه صف بستهاند از اشتیاق حضرت لیلا همه خوبان عـالم بیقـرار لحـظۀ بیعت برای بـوسه بر دست عـلی عـالی اعـلا ملائک جمله مشغولند در عرش برین حق به ذکر یا علی مولا علی مولا علی مولا کمال دین و نعمت منجلی شد در غدیر خم امامت را سپرد آن دم به حیدر، حضرت طاها مصابیح الدجی، نور الهدی، ذریۀ عصمت به زیر پای او هفت آسمان شد قطره از دریا ملائک صف کشیدند از غدیر عشق تا افلاک به گرد دست مولا در طواف و مُحرم و شیدا چکید از نور پاک پنج تن یک قطره بر عالم و زآن ذرّه سرشته روح و جان شیعیانش را غدیر خم بود تبریک گو بر حضرت مهدی بخواه از حق ظهورش را که باشد رسم هم عهدی خدا در خلقتش فرموده بسم ربک الحیدر وجودش منجلی گشته ز نوری خالص و اطهر علی تـفـسیر ناب آیـههای سـورۀ انسان زلال عصمت و ایمان، انیس سورۀ کوثر سپس فرمود اکمل دینکم یا احمد محمود پس از تو مرتضی فرمانده است و هادی و رهبر بگو پیغمبر خاتم به این امت که تا محشر خدا یاری کند هرکس که مولا را شود یاور ز سمت قدسیان کبریا میبارد این نجوا یدالله است این دستی که بالا برد پیغمبر اولی الامر است و برهان و امام اولین حیدر صراط المستقیم است او امیرالمومنین حیدر ولی الله، عبدالله، سیف الله و باب العـلم وصی مصطفی و بوتراب و فاتح خیبر علی اعظم، علی اکرم، علی اول، علی آخر عزیز جان پیغمبر، امام المتـقـین حیدر علی افضلترین عابد، علی قاضی، علی داور علی میزان ایمان و عمل در وادی محشر غدیر خم بود تبریک گو بر حضرت مهدی بخواه از حق ظهورش را که باشد رسم هم عهدی
: امتیاز
|